Art..Cinema..Love..Life

می خوام از امانتی بگم...که از همون روز ازل...هیچکی زیر بارش نرفت..جز خودم..

Art..Cinema..Love..Life

می خوام از امانتی بگم...که از همون روز ازل...هیچکی زیر بارش نرفت..جز خودم..

حضرت مریم

خانه حضرت مریم

برای رسیدن به خانه حضرت مریم از یک مسیر بسیار زیبای کوهستانی رد می شید در واقع این خونه بالای یک کوه (کوه بلبل ) واقع است که منظره زیبای جنگل و کوهستان و دریا رو می تونید یکجا با هم در مسیر رسیدن به این مکان ببینید. از بالای این کوه همچنین شهر قدیمی سلچوک توی یک دره دیده می شه که یک قلعه ی پابرجای باستانی در کنار شهر خودنمایی می کنه.

روایت است که پیش از دستگیری و به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی ،اون  مادرش را به دوست و حواری خود St. Jean سپرده .St.Jean پس از به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی ، موندن حضرت مریم در بیت المقدس را صلاح ندونسته و با همراهی وی از اونجا فرار کرده و به این مکان آورده حضرت مریم سالهای پایانی عمر خودش رو در این خونه بالای کوه زندگی می کرده ،  

 

 

 

در کنار خونه هم یک کلیسا بنا شده که کوچک و خیلی قشنگه.

خونه حضرت مریم قدیمیه و سقف اون  بازسازی شده و در داخل خونه تابلوها و مجسمه ایی از حضرت مریم  به چشم می خوره به اضافه هدایایی از جانب پاپ ( پاپ های دوران مختلف) ( داخل خونه عکس برداری ممنوع بود)  

 

کنار خونه جایی برای اونهایی که می خوان شمع روشن کنن وجود داره(منم البته اینکارو کردم)  

 

یکم پایینتر چند تا شیر آب هست که البته می گن آب چند تا چشمه است ، چشمه عشق و آرزو، سلامتی و ثروت . من با وجود تمام حساسیتی که دارم رفتم و از همه چشمه ها آب خوردم بعد هم هی خدا خدا می کردم که مریض نشم ( آب چشمه ها مزه آهن می داد شدید)  

یه کم پایینتر جایی هست که مردم آرزوهاشون رو که روی کاغذودستمال کاغذی و پارچه و... نوشته بودن اونجا گره زدن خیلی صحنه ی جالبی بود آدم یاد یه چیزایی، یه جاهایی می افته...  

  

 

 

البته خود من هم هیجان زده شدم آرزوهام رو روی یک دستمال کاغذی نوشتم و اونجا گره زدم.... 

 

 

 

حالا هم منتظرم که همشون براورده بشن ..........

نظرات 4 + ارسال نظر
آذین یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ب.ظ

من هم دعا کردم آب اون چشمه ها رو هم خوردم ولی چیزی ننوشتم یواشکی در گوش حضرت مریم گفتم

نکیسا پنج‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:47 ب.ظ http://hotchocolate.blogsky.com/

فعلا بمونه ی عزیز! خودتو معرفی کن در ابتدا

فعلا بمونه یکشنبه 12 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:07 ب.ظ

چرا میزنی حالا .....



من اسمم ناصر هستش..........

نمیشناسم..اصلا...جالبه !!!!

لادن شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:27 ق.ظ

این کارت خیلی خوب بود وازمسافرت هایی که میری همیشه برامون بنویس راستی چی ارزو کردی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد