Art..Cinema..Love..Life

می خوام از امانتی بگم...که از همون روز ازل...هیچکی زیر بارش نرفت..جز خودم..

Art..Cinema..Love..Life

می خوام از امانتی بگم...که از همون روز ازل...هیچکی زیر بارش نرفت..جز خودم..

 

 

همه ی زندگیم لبخندیست ... 

 

                                    ...که به لبهای تو آغشته شود... 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
خسرو یکشنبه 11 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:41 ب.ظ http://tanki2.blogsky.com

زندگی رسم خوشایندی ست.
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود.
زندگی جاذبه دستی ست که می چیند...

آذین سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:36 ب.ظ

دنیایم را می دهم برای لبخندت
هراسی نیست
شاد که باشی
دنیا از آن من است
( حالا اگر لبخند به لبهایش آغشته باشد می توان در همان دم برای آن لبخند، لبها و صاحبشان مرد)

...پس تو هم مردنی شدی ی ی ی

خسرو جمعه 16 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:00 ق.ظ http://tanki2.blogsky.com

بابا بشینین شما هم همش دم از مردن میزنین
بچسبین به زندگیتون که اگه همینم نبود دیگه چطور میخواستین بمیرین

massoud شنبه 22 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:18 ق.ظ

in yeki ro az hame bishtar pasandidam....
vaghean ghashang minevisi
khanoom ostade shoma ki boode esmesho begin shayad ashna
daroomadim...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد